من آن صیدم که از ضعفم نفس از طبیب اصفهانی غزل 74

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

من آن صیدم که از ضعفم نفس بیرون نمی‌آید

1 من آن صیدم که از ضعفم نفس بیرون نمی‌آید به جز آهی که آن هم از قفس بیرون نمی‌آید

2 نمی‌دانم که آسودست در محمل؟ همی‌دانم که از پاس ادب بانگ جرس بیرون نمی‌آید

3 بگلزاری که بندم آشیان یارب چه بختست این کز آن گلزار غیر از خار و خس بیرون نمی‌آید

4 طبیب از آتش عشقت سراپا سوخت حیرانم که از پای دلش خار هوس بیرون نمی‌آید

عکس نوشته
کامنت
comment