- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
2 کاش راهی به سر کوی تو میداشتمی تا به سر سوی تو میآمدم از هر گذرم
3 نتوان قطع بیابان فراق تو نمود مگر آگه کنی از رسم و ره این سفرم
4 راه منزلگه خویشم بنما تا پس از این پیش گیرم ره آن کوی و به سر میسپرم
5 همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
6 خرم آن روز کزین مرحله بربندم رخت وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
7 ای نسیم سحری بندگی ما برسان گو فراموش مکن وقت دعای سحرم
8 شاید ای فیض اگر در طلب گوهر وصل دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم