1 ایختم رسل که بی نظیر آمدهای از غیب بمقبلان بشیر آمدهای
2 خوش دلکش و نغز و دلپذیر آمدهای ای کوکب صبح اگر چه دیر آمدهای
1 در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ نیست خصمی که دل بصلح دهد جای جنگ نیست
2 طفلان بهایهوی کشندم بسوی دشت کاندر خور جنون تو در شهر سنگ نیست
1 زلف سرکش بین که پروای پریشانیش نیست میدهد دلها بباد و چین به پیشانیش نیست
2 گشت زارم ای مسلمانان بفریادم رسید چشم کافر دل که بوئی از مسلمانیش نیست
1 آه از آنروز که در دشت بلا غوغا بود شورش روز قیامت بجهان برپا بود
2 خصم چوندایره گرد حرم شاه شهید در دل دایره چون نقطه پابرجا بود