من مبتلای عشق و دلم دردمند از صفای اصفهانی غزل 20

1 من مبتلای عشق و دلم دردمند تست از پای تا سرم همه صید کمند تست

2 زلف بلند تست که افتاده تا بساق یا ساق فتنه از سر زلف بلند تست

3 ای شهسوار عرصه سرمد رکاب زن ملک وجود نعل بهای سمند تست

4 طی طریق یار نکردست غیر یار این در شاهوار بگوشم ز پند تست

5 بگشای لب که زنده شود جان دل مرا شور سر از هوای لب نوشخند تست

6 کردی پسند سینه ما را و در سرای جان و دلیست بهر نثار ار پسند تست

7 این چون و چند دل همه در عشق و دوستی از حسن بی نهایت و بی چون و چند تست

8 بی قند تست تلخ دهان دل نفاق شیرین مذاق اهل حقیقت ز قند تست

9 زین بند بر نوند و قیامت پدید کن غوغای حشر در حرکات نوند تست

10 روی تو آتش من و عین کمال را در آتش تو جان دل من سپند تست

11 گفتی ز عشق ره بسلامت بری ز درد عشق تو در دلست و دلم دردمند تست

12 از دست حادثات بدل میبرم پناه کاین دار امن خانه دور از گزند تست

13 از هر چه هست نیست صفا را بجز دلی و ان نیز عمر هاست گرفتار بند تست