- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دل خسته به دست سر زلفت دادم کمر بندگی ات بسته ام و آزادم
2 آخر ای ماه پری چهره به فریادم رس کز هوایت ز فلک می گذرد فریادم
3 گر کسی از غم هجران تو شادی طلبد منم آن کس که به غم خوردن رویت شادم
4 بیستون ستمت را بکشم چون فرهاد زآنکه بی شکر شیرین تو چون فرهادم
5 با وجود قد رعنای تو همچون سوسن گر همه روی زمین سرو شوم آزادم
6 پیش از آب و گل خود در ازل از لوح قضا ابجد عشق تو آموخته از استادم
7 با وجود رخ چون آتش و آب خط تو بر سر خاک دوان بی سر و پا چون بادم
8 طالعم از مه روی تو چو حیدر نبود تا من از مادر فطرت به چه طالع زادم؟