- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر یا پرده ازین راز به یک مرتبه برگیر
2 راهی به نوا زن که غم عشق درآید گو شورش و مستی و جوانی ره درگیر
3 راهی که به مطلوب قریب است عزیز است تا سر برود، پای ازین مرحله برگیر
4 اسرار خرابات مغان ساده توان یافت هان ای بط می بلبله پرداخته تر گیر
5 زین هم نفسان آتش سردت نفروزد یار دم گرمی شو و چون سوخته درگیر
6 تو طفلی و این راحت و غم مهد و مقیمت تا خون جگر شیر شود خون جگر گیر
7 جام فلک آمیخته شهد و شرنگست کاری که ازو ساخته تر گشت بتر گیر
8 تا در طلب کام خودی کام نیابی بگذر ز مراد خود و مقصود به بر گیر
9 دل ز اول شب طالب فیض است «نظیری » لب باز کن و ساغر لبریز سحر گیر