ای مطرب جان سوخت دلم از نظیری نیشابوری غزل 272

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر

1 ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر یا پرده ازین راز به یک مرتبه برگیر

2 راهی به نوا زن که غم عشق درآید گو شورش و مستی و جوانی ره درگیر

3 راهی که به مطلوب قریب است عزیز است تا سر برود، پای ازین مرحله برگیر

4 اسرار خرابات مغان ساده توان یافت هان ای بط می بلبله پرداخته تر گیر

5 زین هم نفسان آتش سردت نفروزد یار دم گرمی شو و چون سوخته درگیر

6 تو طفلی و این راحت و غم مهد و مقیمت تا خون جگر شیر شود خون جگر گیر

7 جام فلک آمیخته شهد و شرنگست کاری که ازو ساخته تر گشت بتر گیر

8 تا در طلب کام خودی کام نیابی بگذر ز مراد خود و مقصود به بر گیر

9 دل ز اول شب طالب فیض است «نظیری » لب باز کن و ساغر لبریز سحر گیر

عکس نوشته
کامنت
comment