شد ز غمت خانه از جلال الدین محمد مولوی غزل 1771

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

شد ز غمت خانه سودا دلم

1 شد ز غمت خانه سودا دلم در طلبت رفت به هر جا دلم

2 در طلب زهره رخ ماه رو می نگرد جانب بالا دلم

3 فرش غمش گشتم و آخر ز بخت رفت بر این سقف مصفا دلم

4 آه که امروز دلم را چه شد دوش چه گفته است کسی با دلم

5 از طلب گوهر گویای عشق موج زند موج چو دریا دلم

6 روز شد و چادر شب می درد در پی آن عیش و تماشا دلم

7 از دل تو در دل من نکته‌هاست آه چه ره است از دل تو تا دلم

8 گر نکنی بر دل من رحمتی وای دلم وای دلم وا دلم

9 ای تبریز از هوس شمس دین چند رود سوی ثریا دلم

عکس نوشته
کامنت
comment