جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چنان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1186

غزل 1186 ام از 6329 غزلیات

چنان مستم چنان مستم من امروز

1 چنان مستم چنان مستم من امروز که پیروزه نمی‌دانم ز پیروز

2 به هر ره راهبر هشیار باید در این ره نیست جز مجنون قلاوز

3 اگر زنده‌ست آن مجنون بیا گو ز من مجنونی نادر بیاموز

4 اگر خواهی که تو دیوانه گردی مثال نقش من بر جامه بردوز

5 خلیل آن روز با آتش همی‌گفت اگر مویی ز من باقیست درسوز

6 بدو می‌گفت آن آتش که ای شه به پیشت من بمیرم تو برافروز

7 بهشت و دوزخ آمد دو غلامت تو از غیر خدا محفوظ و محروز

8 پیاپی می‌ستان از حق شرابی ندارد غیر عاشق اندر آن پوز

9 بده صحت به بیماران عالم که در صحت نه معلومی نه مهموز

10 چو ناگفته به پیش روح پیداست چو پوشیده شود بر روح مرموز

11 خمش کن از خصال شمس تبریز همان بهتر که باشد گنج مکنوز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان مستم چنان مستم من امروز

شاعر شعر چنان مستم چنان مستم من امروز چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان مستم چنان مستم من امروز جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چنان مستم چنان مستم من امروز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چنان مستم چنان مستم من امروز چیست ؟

قالب شعر چنان مستم چنان مستم من امروز غزل است

مضمون اصلی شعر چنان مستم چنان مستم من امروز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.