با که گویم اینکه از بابافغانی شیرازی غزل 141

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چون گذشت

1 با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چون گذشت صحبتم تلخ از جفای آن شکر لب چون گذشت

2 چون توان گفتن که از دل گرمی جانم چه شد بر تن فرسوده ام آزار آن تب چون گذشت

3 من بهر تلخابه یی تا شب رساندم این خمار روز تا بر آن دل نازک بمکتب چون گذشت

4 از زنخدانش من بیهوش خود بودم خراب در خیالم آرزوی سیم غبغب چون گذشت

عکس نوشته
کامنت
comment