-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسکه از بار غم دهر گرانبار شدم همه رو سجده کنان تا در خمار شدم
2 شیشه پیچ دل از مستی من خود نشکست من باین دل شکنان از چه گرفتار شدم
3 خرم از ابر بهاری نشدم طالع بین که درین باغ چو خار سر دیوار شدم
4 خواهم آئینه دگر روی بمن ننماند بسکه از زشتی خود بر دل خود تار شدم
5 تا کی ایدل زغم تنگدهانان زاری من بتنگ آمدم از وضع تو بیزار شدم
6 بعد عمریکه بخواب من بیدل آمد گریه آبی برخم ریخت که بیدار شدم
7 رفتم از هوش مکن مستم ازین بیش کلیم چشم بردار از آن چشم که از کار شدم