من اندوهگین را قصد جان کردی از وحشی بافقی غزل 378

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی

1 من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی

2 به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی

3 ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی ز دستت آنچه می‌آمد چنان کردی ، نکو کردی

4 شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی

5 چو وحشی رانده‌ای از کوی خویشم آفرین برتو من سرگشته را بی‌خان و مان کردی، نکو کردی

عکس نوشته
کامنت
comment