غمت خوردم که روزی از بابافغانی شیرازی غزل 428

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم‌نفس باشم

1 غمت خوردم که روزی با تو چون گل هم‌نفس باشم نه چون وقت گل آید در شمار خار و خس باشم

2 مرا از سوختن شد دولت پروانگی حاصل چرا بیخود به شهد عیش مایل چون مگس باشم

3 مرا جذب عتابت می‌کشد در بزم وصل آخر چه غم گر چند روزی از رقیبان بازپس باشم

4 ز ترک خویش چون عنقا توان شد در جهان پنهان چرا در قید تن درمانده چون مرغ قفس باشم

5 ملامت می‌کند هرکس که می‌بیند مرا بی‌تو بدین یک جان که من دارم اسیر چند کس باشم

6 درین آب و هوا مرغ دلم هرگز فرو ناید مگر کز دانهٔ خال تو در دام هوس باشم

7 اثر چون نیست در فریاد من شب‌های تنهایی فغانی تا به کی در ناله از فریادرس باشم

عکس نوشته
کامنت
comment