از طور صلح و عربده بیگانه از نظیری نیشابوری غزل 302

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز

1 از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز بر آتشی نتاخته پروانه ام هنوز

2 صد نیش تلخ خوردم و صدنوش خوشگوار درد هزار مست به پیمانه ام هنوز

3 فریاد مطربان به سر خم فرو نشست غوغای عام بر سر دیوانه ام هنوز

4 بس قلب ها بدل شد و بس کیش ها دگر روی نیاز خلق به ویرانه ام هنوز

5 تا هست پیر دیر ره فیض بسته نیست از کعبه می برند به بتخانه ام هنوز

6 اختر دلیل و صدق سبیل و قضا وکیل دربند قال سبحه صد دانه ام هنوز

7 هرچند کو به کوی برندم به عاریت آیین شهر و زینت کاشانه ام هنوز

8 تصنیف عشق و معنی ترکیب دیگرست من شرح نکته یی ز صد افسانه ام هنوز

9 آشفتگی عقل به مستی برون برم مردم گمان برند که فرزانه ام هنوز

10 بازم به بزم وصل «نظیری » چه می بری در انفعال گریه مستانه ام هنوز

عکس نوشته
کامنت
comment