- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر سر نازش در آن کو با رقیبان نیستم در ره عشق این مخواه از من که من آن نیستم
2 زین خوشم کز بس که با من در خیال دشمنی است هر کجا هستم ز چشم دوست پنهان نیستم
3 در بهای بوسه ی جان بخش جان خواهی ز من جان من اکنون که میدانی به تن جان نیستم
4 آن مه افزون است در حسن از مه کنعان ولی من به طاقت در غمش چون پیر کنعان نیستم
5 از جفا کافر مبیناد آنچه با من می کند نامسلمانی که پندارد مسلمان نیستم
6 بود آن دستی که بر دامان وصل او کنون نیست وقتی کز فراقش بر گریبان نیستم
7 تا به خاک رهگذار یار پی بردم (سحاب) چون سکندر آرزوی آب حیوان نیستم