من نه آنم که ز کویت از کمال‌الدین اسماعیل غزل 113

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم

1 من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم یا ز عشق تو بصر گونه بلا برگردم

2 بیقینم که چو زلف تو نیاید بکفم نافه یی، گر بهمۀ چین و خطا برگردم

3 جان شود قالب من و تو بر تو کر یک دم بسر کوی تو چون باد صبا بر گردم

4 قبلۀ جان منسست آن خم ابروی بطاق زان نماز آورم او را که سزا برگردم

5 من و برگشتن ازین قبله؟ که می فرماید؟ رخصتی بایدم از خطّ تو تا برگردم

6 لطف از آن افزونتر؟ صورت از آن موزون تر؟ دل ازین پرخون تر؟ ایمه چرا برگردم؟

7 زلف و روی و لب و دندان و خط و خالش بین با کجا عشق نبازم؟ ز کجا برگردم؟

8 گر بشمشیر جفاهام پی جانم بزنی حاش لله که بجز گرد وفا برگردم

9 گر تو دشنام و جفاهام از آن می گویی تا چو سخت آیدم از کوی شما برگردم

10 از تو ما را طمع کشتن و خون ریختن است نیست ممکن که بدشنام و جفا برگردم

عکس نوشته
کامنت
comment