-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم یا ز عشق تو بصر گونه بلا برگردم
2 بیقینم که چو زلف تو نیاید بکفم نافه یی، گر بهمۀ چین و خطا برگردم
3 جان شود قالب من و تو بر تو کر یک دم بسر کوی تو چون باد صبا بر گردم
4 قبلۀ جان منسست آن خم ابروی بطاق زان نماز آورم او را که سزا برگردم
5 من و برگشتن ازین قبله؟ که می فرماید؟ رخصتی بایدم از خطّ تو تا برگردم
6 لطف از آن افزونتر؟ صورت از آن موزون تر؟ دل ازین پرخون تر؟ ایمه چرا برگردم؟
7 زلف و روی و لب و دندان و خط و خالش بین با کجا عشق نبازم؟ ز کجا برگردم؟
8 گر بشمشیر جفاهام پی جانم بزنی حاش لله که بجز گرد وفا برگردم
9 گر تو دشنام و جفاهام از آن می گویی تا چو سخت آیدم از کوی شما برگردم
10 از تو ما را طمع کشتن و خون ریختن است نیست ممکن که بدشنام و جفا برگردم