- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنچه جان گفت بدل باز نمییارم گفت بکسی رمزی از آن باز نمییارم گفت
2 مطرب عشق درین پرده مرا سازی زد که بکس هیچ از آن ساز نمییارم گفت
3 گفت با من سخن عشق بآواز بلند آنچه او گفت بآواز نمییارم گفت
4 زیر لب خنده کنان عشوه کنان با دل من آنچه گفت آن لب طناز نمییارم گفت
5 آنکه او را پر پرواز نباشد هرگز بر او از پر و پرواز نمییارم گفت
6 لذت لعل لب و جام غم انجام ترا به پی ذوق ز آغاز نمییارم گفت
7 شرح آن طرّ طرار نمیدانم داد سحر آن غمزه غماز نمییارم گفت
8 مغربی با دل دمساز چو دمساز نه با تو سر دل دمساز نمییارم گفت