-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من در طلب یارم ز اغیار نیندیشم پایم به سر گنج است از مار نیندیشم
2 صبرم به عیار او هیچ است و دو جو کمتر من هم جو زرینم کز نار نیندیشم
3 جوجو شدم از عشقش او جو به جو این داند او را به جوی زین غم غمخوار نیندیشم
4 گر زان رخ گندمگون اندک نظری یابم زین جان که جوی ارزد بسیار نیندیشم
5 خاکی دل من خون شد ور خون من اندیشد اندیشم از آزارش ز آزار نیندیشم
6 گر هیچ رسد بر دل دندان سگ کویش تشریف سر دندان هر بار نیندیشم
7 ور جان ز بن دندان در عرض لبش آرم هم پیشکشی دانم بازار نیندیشم
8 گر کار من از عشقش با شحنه و دار افتد از شحنه نترسم من وز دار نیندیشم
9 گر با سر تیغ افتد کار سر خاقانی بر تیغ سر اندازم وز کار نیندیشم