خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی
خالد نقشبندی

به معمار غمت نو ساختم ویرانه از خالد نقشبندی غزل 3

غزل 3 ام از 152 غزلیات

به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را

1 به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را به یادت کعبه کردم عاقبت بتخانه خود را

2 فرو ماندند اطبای جهان از چاره‌ام آخر به دردی یافتم درمان، دل دیوانه خود را

3 ز سودایت چنان بد نام گشتم در همه عالم به گوش خود شنیدم هر طرف افسانه خود را

4 به گرد شمع رویت بس که گشتم ماندم از پرواز سرت گردم چه زیبا سوختی پروانه خود را

5 ادیب من جلیس من شود در حلقه رندان به گوشش گر رسانم ناله مستانه خود را

6 در اقلیم محبت از خرابی‌هاست معموری به سیل اشک باید کند اساس خانه خود را

7 سراپا نعمتم با این همه درماندگی خالد نمی‌دانم چه سان آرم به جا شکرانه خود را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را

شاعر شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را چه کسی است ؟

شاعر شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را خالد نقشبندی می باشد.

شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را چیست ؟

قالب شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را غزل است

مضمون اصلی شعر به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر