- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بخ بخ اگر این علم برافرازم در تفرقه سوی جمع پردازم
2 باشد بینم رخان معشوقم وز صحبت خود دری کند بازم
3 از راهبران عشق ره پسرم با پاک بران دو کون در بازم
4 شطرنج به شاهمات بر بندم در ششدره مهرهای در اندازم
5 بر فرش فنا به قعده ننشینم در باغ بقا چو سرو بگرازم
6 این عشوهٔ اوست خاک آدم را با صحبت جان و دل بدل سازم
7 این گنج که تو ختم من از هستی در بوتهٔ نیستیش بگدازم
8 این بربط غم گداز در وصلت در بهر نهم و بشرط بنوازم
9 هر بیت که از سماع او گویم اول سخنی ز عشق آغازم
10 این است جواب آن کجا گفتم «کی باشد کاین قفس بپردازم»