مو از جور بتان دل ریش دیرم از باباطاهر دوبیتی 119

1 اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی‌وفا ای بیمروت

2 گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت

1 عزیزان موسم جوش بهاره چمن پر سبزه صحرا لاله زاره

2 دمی فرصت غنیمت دان درین فصل که دنیای دنی بی اعتباره

1 مو آن آزردهٔ بی خانمانم مو آن محنت نصیب سخت جانم

2 مو آن سرگشته خارم در بیابون که هر بادی وزد پیشش دوانم

1 چه خوش بی‌ مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی

2 اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت دل لیلی از آن شوریده تر بی

1 اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چون است و آن چون

2 یکی را می‌دهی صد ناز و نعمت یکی را نان جو آلوده در خون