خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

در دستت اوفتادم چون از خاقانی شروانی غزل 307

غزل 307 ام از 1365 غزلیات

در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده

1 در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده در پیشت ایستادم چون شمع سر بریده

2 چشم از تو می بدزدم پیش رقیب گویی چشم بدم که ماندم از تو نظر بریده

3 از تیغ بی‌وفایی بینی چو برنشینی حلق هزار خلقی بر رهگذر بریده

4 دیدی که تیر غازی مویی چگونه برد ای تو میان جانم زان زارتر بریده

5 پیمان مهر بسته هم در زمان شکسته پیوند وصل داده هم بر اثر بریده

6 جان من از خیالت در عالم وصالت هردم هزار منزل راه خطر بریده

7 در سایهٔ رکابت دلها ببین فتاده بر پایهٔ سریرت سرها نگر بریده

8 خاقانی از هوایت در حلقهٔ ملامت زنجیرها گسسته وز یکدگر بریده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده

شاعر شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده چه کسی است ؟

شاعر شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده خاقانی شروانی می باشد.

شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده چیست ؟

قالب شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده غزل است

مضمون اصلی شعر در دستت اوفتادم چون مرغ پر بریده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی