جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

به از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3108

غزل 3108 ام از 6329 غزلیات

به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی

1 به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی طمع به وصل تو دارم، تو نیز می‌دانی

2 چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی

3 نهفته شد گل، و بلبل پرید از چمنم بدرد خستهٔ خارم، تو نیز می‌دانی

4 به ناله باز سپیدم، بسان فاخته شد به کوهسار چو سارم، تو نیز می‌دانی

5 انار بودم خندان، بران عقیق لبت کنون چو شعلهٔ نارم، تو نیز می‌دانی

6 انار عشق تو بودست شمس تبریزی که برد بر سردارم، تو نیز می‌دانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی

شاعر شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی چه کسی است ؟

شاعر شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی چیست ؟

قالب شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی غزل است

مضمون اصلی شعر به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر