دیده معطوف دهان غنچه از میرزاده عشقی قصیده 34

میرزاده عشقی

آثار میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

دیده معطوف دهان غنچه دلدار کردم

1 دیده معطوف دهان غنچه دلدار کردم روزه‌دار عشق بودم، من به هیچ افطار کردم

2 روبه‌رو کردم گل روی تو، با گل در گلستان پیش چشم مردم گلزار، گل را خار کردم

3 شمع را گفتم تو را عیب، این که رازت بر زبان است از خجالت آب شد او، تا من این اظهار کردم

عکس نوشته
کامنت
comment