-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری قرار برده ز من آن لب و دهن که تو داری
2 لبت چو غنچه، رخت چو بنفشه، زلف چون سنبل کسی ندیده از این خوبتر چمن که تو داری
3 ز بوی پیرهنت زنده میشود دل مرده چه حکمت است در این بوی پیرهن که تو داری
4 کجاست شهر و دیار و کجا بود وطن تو خوشا به مردم آن شهر و آن وطن که تو داری
5 مرا غلام خودت کن که هیچ خواجه ندارد چنین غلام هنرپیشه چو من که تو داری