دلم فتاده بر آن زلف پرشکن از شاطرعباس صبوحی غزل 75

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری

1 دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری قرار برده ز من آن لب و دهن که تو داری

2 لبت چو غنچه، رخت چو بنفشه، زلف چون سنبل کسی ندیده از این خوبتر چمن که تو داری

3 ز بوی پیرهنت زنده می‌شود دل مرده چه حکمت است در این بوی پیرهن که تو داری

4 کجاست شهر و دیار و کجا بود وطن تو خوشا به مردم آن شهر و آن وطن که تو داری

5 مرا غلام خودت کن که هیچ خواجه ندارد چنین غلام هنرپیشه چو من که تو داری

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر