- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گردد همان بهتر که پیش دادخواهی مضطرب گردد
2 خوشا بزمی که از جوش دل آهی مضطرب گردد نگاهی مضطرب گردد نگاهی مضطرب گردد؟
3 فسردن سوخت خون نا امیدی در رگ جانم خوشا آن دل کز امید نگاهی مضطرب گردد
4 نسب از کوره سیماب دارد خاطر عاشق بسوزد هر دو عالم را چو آهی مضطرب گردد
5 طبیبم گر تو باشی روز و شب از درد می خواهم که نبض ناتوان من الهی مضطرب گردد
6 پشیمانی بدل کرد آنکه کوه صبر مستان را الهی مضطرب گردد الهی مضطرب گردد