داغ بر دل می گذارم روز از اسیر شهرستانی غزل 130

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

داغ بر دل می گذارم روز و شب

1 داغ بر دل می گذارم روز و شب نقد هستی می شمارم روز و شب

2 گریه ای درکار آهی می کنم گل به سنبل می شمارم روز و شب

3 نیستم چیزی که بسپارم به کس دل به طاقت می سپارم روز و شب

4 آبرو بسیار می باید مرا گوهر دل می فشانم روز و شب

5 غفلتم هر شب به رنگی جلوه داد لوح خجلت می نگارم روز و شب

6 صبح و شامش گشته جای برق و مور تخم امیدی که کارم روز و شب؟

7 جای نیت دل ز یادم می رود خوش نمازی می گذارم روز و شب

8 دوستان از من نمی پرسد کسی شکوه از دست که دارم روز و شب

9 لاله زار و سنبلستان است اسیر در غمش اشکی که بارم روز و شب

عکس نوشته
کامنت
comment