دلم بر آتش هجران کباب از اوحدی مراغه‌ای غزل 147

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت

1 دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت

2 مرا به وصل خود آهسته وعده‌ای می‌داد ولی چه سود؟ که ناگه شتاب کرد و برفت

3 بتی که دامن وصلش به چنگم آمده بود ز هجر نالهٔ من چون رباب کرد و برفت

4 دو چشم او چه خطاها که داشت اندر سر! چو دید قامتش آنرا صواب کرد و برفت

5 در آرزوی نگاری گداختم چو نبات که شکرش نمکم بر کباب کرد و برفت

6 در آب و آتشم از هجر آنکه بی‌رخ خویش دلم پر آتش و چشمم پر آب کرد و برفت

7 چو اوحدی ز رخش بوسه خواستم بی‌زر لبش مرا به خموشی به خواب کرد و برفت

عکس نوشته
کامنت
comment