به گریه سحر و آه شب دلم شادست از قدسی مشهدی غزل 76

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

به گریه سحر و آه شب دلم شادست

1 به گریه سحر و آه شب دلم شادست چو گل که تازه ز آب و شکفته از بادست

2 فسردگی به دل بوالهوس میاموزید که مرده در روش آرمیدن استاد است

3 خیال زلف تو ننشسته هرگز از پرواز مگو که مرغ هوایی ز قید آزاد است

4 چو ترکش تو ز پیکان پرست دیده من نیم گر آینه چشمم چرا ز فولادست؟

5 چو غنچه سر به گریبان کشد همیشه ز شرم کسی که گردنش از قید عشق آزاد است

6 نشد ز سلسله ما برون گرفتاری درین قبیله مگر عشق وقف اولادست

عکس نوشته
کامنت
comment