-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشا حالم تن آتش بستر آتش سپندی کو که افشانم بر آتش
2 ز رشک سینه گرمی که دارم کشد از شعله بر خود خنجر آتش
3 به خلد از سردی هنگامه خواهم برافروزم به گرد کوثر آتش
4 خنک شوقی که در دوزخ بغلتد می آتش شیشه آتش ساغر آتش
5 دلی دارم که در هنگامه شوق سرشتش دوزخ ست و گوهر آتش
6 به سان موج می بالم به طوفان به رنگ شعله می رقصم در آتش
7 بدان ماند ز شاهد دعوی مهر که ریزد از دم افسونگر آتش
8 دلم را داغ سوز رشک مپسند مزن یارب به جان کافر آتش
9 چهارست آن که هر یک را از آن چار بود از ناخوشی آبشخور آتش
10 قمر در عقرب و غالب به دهلی سمندر در شط و ماهی در آتش