خوشا حالم تن آتش بستر آتش از غالب دهلوی غزل 211

غالب دهلوی

آثار غالب دهلوی

غالب دهلوی

خوشا حالم تن آتش بستر آتش

1 خوشا حالم تن آتش بستر آتش سپندی کو که افشانم بر آتش

2 ز رشک سینه گرمی که دارم کشد از شعله بر خود خنجر آتش

3 به خلد از سردی هنگامه خواهم برافروزم به گرد کوثر آتش

4 خنک شوقی که در دوزخ بغلتد می آتش شیشه آتش ساغر آتش

5 دلی دارم که در هنگامه شوق سرشتش دوزخ ست و گوهر آتش

6 به سان موج می بالم به طوفان به رنگ شعله می رقصم در آتش

7 بدان ماند ز شاهد دعوی مهر که ریزد از دم افسونگر آتش

8 دلم را داغ سوز رشک مپسند مزن یارب به جان کافر آتش

9 چهارست آن که هر یک را از آن چار بود از ناخوشی آبشخور آتش

10 قمر در عقرب و غالب به دهلی سمندر در شط و ماهی در آتش

عکس نوشته
کامنت
comment