سلطان باهو

سلطان باهو

سلطان باهو
سلطان باهو

به بازی عشق می‌بازم، سر بازار از سلطان باهو غزل 36

غزل 36 ام از 54 غزلیات

به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم

1 به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم ره مردان صفا سازم، سر بازار سر بازم

2 به میدان اسپ تازم، توئی واقف نه از رازم چنین نازیست می نازم، سر بازار سر بازم

3 زجام عشق می خودرم، ز هستی خویش خود مردم سعادت گوی خود بردم، سر بازار سر بازم

4 بمستی از چنان مستم، ز عالم دست خود شستم ز شوق جان چنان مستم، سر بازار سر بازم

5 منم یاری چنان مستم، ز این و آن همه رستم کمر خود را چنان بستم، سر بازار سر بازم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم

شاعر شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم چه کسی است ؟

شاعر شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم سلطان باهو می باشد.

شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم چیست ؟

قالب شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم غزل است

مضمون اصلی شعر به بازی عشق می‌بازم، سر بازار سر بازم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر