ای قامت تو سرو روانم از جلال عضد غزل 202

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

ای قامت تو سرو روانم

1 ای قامت تو سرو روانم بی تو روان است از تن روانم

2 خواهم که از تو خواهم امانی لیکن فراقت ندهد امانم

3 گفتم که رازم پنهان بماند پیدا شد از اشک راز نهانم

4 جانم ز لعلت نادیده کامی چشمت چرا شد در خون جانم

5 پایی فروکوب تا سر ببازم دستی برافشان تا جان فشانم

6 چون دستبوسی راهم ندادی باری مکن دور از آستانم

7 بلبل که بر گل دستان سراید با او به دستان همداستانم

8 همچون جلال از دریای معنی در وصف لعلت دُر می چکانم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر