محو دلم مپرس ز تحقیق عنصرم از بیدل دهلوی غزل 2131

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

محو دلم مپرس ز تحقیق عنصرم

1 محو دلم مپرس ز تحقیق عنصرم آیینه خنده است دماغ تحیرم

2 آن ناله‌ام‌ که با همه پرواز نارسا تا دل توان رسید ز نقب تاثرم

3 پستی درین محیط‌ گهر کرد قطره را کسب فروتنی است عروج تفاخرم

4 دانش ز پیکرم عرق انفعال ریخت گل کرد از گداز خجالت تحیرم

5 زین‌گلشنم چه برگ نشاط و چه ساز عیش خون می‌شود چو گل دم آبی‌ که می‌خورم

6 جرات به ناتوانی من ناز می‌کند رنگی شکسته‌ام چقدرها بهادرم

7 گرد هزار جاده به منزل شکسته است چون موج‌ گوهر آبله پای تحیرم

8 شمع خموشم از سر زانوی من مپرس آیینه زنگ بست به جیب تفکرم

9 درد دلم‌، گداز غمم‌، داغ حیرتم فریاد از خیالم و آه از تصورم

10 نقدی دگر نمی‌شمرد کیسهٔ حباب بیدل من از تهی شدن خویشتن پرم

عکس نوشته
کامنت
comment