- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این بس که تماشایی بستان تو باشم مرغ سر دیوار گلستان تو باشم
2 کافیست همین بهرهام از مائدهٔ وصل کز دور مگس ران سر خوان تو باشم
3 این منصب من بس که چو رخش تو شود زین جاروب کش عرصهٔ جولان تو باشم
4 خواهم که شود دست سراپای وجودم در شغل عنان گیری یکران تو باشم
5 در بزمگه یوسف اگر ره دهدم بخت درآرزوی گوشهٔ زندان تو باشم
6 در تشنگیم طالع بد جان به لب آرد گر خود به سر چشمهٔ حیوان تو باشم
7 من وحشیم و نغمه سرای چمن حسن معذورم اگر مرغ غزلخوان تو باشم