این بس که تماشایی بستان از وحشی بافقی غزل 275

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

این بس که تماشایی بستان تو باشم

1 این بس که تماشایی بستان تو باشم مرغ سر دیوار گلستان تو باشم

2 کافیست همین بهره‌ام از مائدهٔ وصل کز دور مگس ران سر خوان تو باشم

3 این منصب من بس که چو رخش تو شود زین جاروب کش عرصهٔ جولان تو باشم

4 خواهم که شود دست سراپای وجودم در شغل عنان گیری یکران تو باشم

5 در بزمگه یوسف اگر ره دهدم بخت درآرزوی گوشهٔ زندان تو باشم

6 در تشنگیم طالع بد جان به لب آرد گر خود به سر چشمهٔ حیوان تو باشم

7 من وحشیم و نغمه سرای چمن حسن معذورم اگر مرغ غزلخوان تو باشم

عکس نوشته
کامنت
comment