-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از می لعل لب و نوش دهانت مستم وز شکر خنده و تقریر و بیانت مستم
2 مستی من ز لب لعل تو امروزی نیست سالها شد که ز صهبای لبانت مستم
3 نه همین مستیم از دیدن روی تو بود بل زیاد تو و از نام و نشانت مستم
4 تو گرم روی نمائی و گرم ننمائی کز پی عشق نهان در دل و جانت مستم
5 نگهی جانب من گر فکنی ور نکنی که من از غمزهٔ خونریز نهانت مستم
6 گر ترا هست دهانی و میانی ور نیست که من از ذکر دهان فکر میانت مستم
7 فیض هرگاه که از دوست سخن میگوئی از می روح فزای سخنانت مستم