- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مست گشتم سر ز قید هوشیاران میبرم رخت خویش از پهلوی پرهیزگاران میبرم
2 چون شفق بربسته رخت خونفشان از طرف خاک خیمهٔ همت بر اوج کوهساران میبرم
3 مرغ شبخیزم به گلگشت گلستان میروم باد نوروزم پیام نوبهاران میبرم
4 میروم زین بزم و یاد دلنوازان میکنم میروم زین باغ و گلبانگ هزاران میبرم
5 پارسایان را غم دُردیکشان عشق نیست التجا در بزمگاه میگساران میبرم
6 تا بناگوش چو سیم و عارض چون لاله هست دانهٔ دل سوی زرین گوشواران میبرم
7 هر سبکرو کی تواند گشت با من همشکار من که صید از دامگاه تاجداران میبرم
8 از دل گرم فغانی مینویسم چند حرف تحفههای جانگداز از بهر یاران میبرم