مدام از کشت امیدم از بابافغانی شیرازی غزل 185

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می‌روید

1 مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می‌روید عجب گر بر مراد من گلی از خاک می‌روید

2 چو من بی‌بهره‌ام از عشرت دنیا چه سودم زان که بر طرف چمن گل می‌دمد یا تاک می‌روید

3 پریشانم ز سعد و نحسن گردون آه ازین گل‌ها که نونو بهر من از گلشن افلاک می‌روید

4 مرا از هر گل نو در جگر خاری‌ست پنداری ز خاک بخت من آن هم به صد امساک می‌روید

5 منم در عالم و این دانه‌های اشک بی‌قیمت که از دل‌های ریش و سینه‌های چاک می‌روید

6 دمی باقی‌ست دامن برمچین از آب و خاک من هنوز اندک گیاهی زین گل نمناک می‌روید

7 فغانی پاک شو تا مهر گردد کینهٔ دشمن که داروی محبت از زمین پاک می‌روید

عکس نوشته
کامنت
comment