به خود مشغول می‌گردم از عبدالقادر گیلانی غزل 61

عبدالقادر گیلانی

آثار عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

به خود مشغول می‌گردم که از خود یار می‌جویم

1 به خود مشغول می‌گردم که از خود یار می‌جویم گهی در دل گهی در سینه افگار می‌جویم

2 دمی کو هست پیشم تا نگردد هیچکس آگه همی‌گویم نشانش از در و دیوار می‌جویم

3 ببین در سر چه‌ها دارم زهی فکر محال من ره و رسم وفا زان کافر خونخوار می‌جویم

4 ترا از من همی‌جستند مردم پیش از این اکنون همی گردم به هر جانب ترا ز اغیار می‌جویم

5 به بوی تو دل صد پاره من ماند در بستان کنون هر پاره آن از سر هر خار می‌جویم

6 چنان شد کشتی محیی که گر یک دم شود غائب همان ساعت نشان او ز پای دار می‌جویم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر