-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این خون می کند و می رود آیا چه کسست این
2 بر دیده ی ما منتظران رخش مکن گرم آهسته رو ای ترک نه رود ارسست این
3 هر صبح فروزان تری از آه اسیران برخور که هنوز از دل ما یکنفسست این
4 نالان دل من نغمه ی داود نداند آزاد کنیدش که نه مرغ قفسست این
5 بر جام مراد دگران چشم چه داری همت طلب ایدل همه را دسترسست این
6 هر مرغ درین باغ گلی دید و بهاری ماییم و خزان کز دگران باز پسست این
7 در خرمن خود بهر گلی بر زدی آتش می سوز چه تدبیر فغانی هوسست این