- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارم از غیبت مهدی گله چندان که مپرس که چنان زو شدهام بیسرومان که مپرس
2 کار تقوی و صلاح و ورع و طاعت و علم آنقدر روی نهاده است به نقصان که مپرس
3 جاهل و سفله و بیدین همه غالب شدهاند اهل ایمان و خرد گشته بدانسان که مپرس
4 من به این دانش ناقص که به خود پندارم زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس
5 گوشهگیری و سلامت هوسم بود ولی آنچنان رونق دینم شده فتّان که مپرس
6 گفتگوهاست ز رشک و حسد این مردم را هر کسی را غرضی این که مگو آن که مپرس
7 سبب غیبت مهدی ز خرد جستم گفت فیض این قصه دراز است به قرآن که مپرس!