1 آس شدم زیر آسیای زمانه نیسته خواهم شدن همی به کرانه
2 زاد همی ساز و شغل خویش همی بر چند بری شغل نای و چنگ و چغانه
1 گر در عمری شبی به ما پردازد وین جان به لب رسیده را بنوازد
2 لب بر لب او نهشته ، ناگه خورشید با تیغ کشیده بر سر ما تازد
1 از بهر که بایدت بدین سان شبگیر وز بهر چه بایدت بدینسان تف و تاب ؟