-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیوسته من از شوق لب لعل تو مستم زین ذوق که دارم خبرم نیست که هستم
2 در بادیهٔ عشق تو تا پای نهادم یکباره بشد دین و دل و عقل ز دستم
3 از بس که نظر بر گُل رخسار تو دارم شد شهره بهر شهر که خورشید پرستم
4 تو مهر ز من ای بت عیّار بریدی من دل بخَم طرّه طرّار تو بستم
5 مُطرب تو بزن ساز نوائی بدرستی ساقی تو بده باده که من توبه شکستم