همیشه کارم در کار خیر تأخیرست از کلیم غزل 155

همیشه کارم در کار خیر تأخیرست

1 همیشه کارم در کار خیر تأخیرست که توبه مانده درست و بهار کشمیرست

2 درین چمن نرود عهد خوشدلی بشتاب ز موج سبزه بپای نشاط زنجیرست

3 نقیض گیری افلاک را چه می دانی علاج عقده دشوار ترک تدبیرست

4 بپوش جوهر خود را که از بلا برهی کزین گناه گرفتار بند شمشیرست

5 جنون بخانه زنجیر اگر پناه برد بجاست خانه تاریک، عقل دلگیرست

6 بصیدگاه محبت که صیدها رامند رمی که باشد صیاد را زنخجیرست

7 زدلخراشی کز جور آسمان دیدم هلال عیدم در دیده ناخن شیرست

8 دلم که رد فروشنده و خریدارست ز تیره بختی همدرد بنده تیرست

9 دلم که بهره زخوبان نمی برد گوئی که باغبانی در بوستان تصویرست

10 سپهر تفرقه افکن کلیم ز آتش رشک کباب الفت پیوند شکر و شیرست

عکس نوشته
کامنت
comment