- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو
2 میآیی و میافکند چا کم به جیب عافیت شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو
3 وقتی نگاهی رسم بود از چشم سنگین دل بتان آن رسم هم منسوخ شد در عهد استغنای تو
4 فرسوده سرها در رهت در هر سری سد آرزو وان آرزوها خاک شد یک یک به زیر پای تو
5 وحشی ببین اندوه دل وز سخت جانی دم مزن کز هم بپاشد کوه را اندوه جان فرسای تو