-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترسم آن نوش ز لب کم سخنی در زبانها فتد به بی دهنی
2 زاهد ار بیند آن دو لعل چو می ساتکینی کشد برو سه منی
3 رنگ و بوی از رخ و خطش گیرد دیبۀ چین و نافه ختنی
4 ای که از چهره ماه بر فلکی وی که از قدّ سرو در چمنی
5 با چنین چشم و روی و لب که تراست با گل و نرگس و سمن بزنی
6 از رخ و غمزه خنجر و سپری آفتابی تو یا گل و سمنی
7 چون خرامی بگاه آمد شد فتنۀ صد هزار مرد و زنی
8 بی میانی، چرا کمر بندی تا مرا در غلط همی فکنی
9 پشت مشک و بنفشه بشکتی آخر این زلف برکه می شکنی؟
10 گر چه در زلف تست جای دلم در میان دل غمین منی
11 تا بدانی که از لطافت و حسن هم تو در بند زلف خویشتنی