غالب دهلوی

غالب دهلوی

غالب دهلوی
غالب دهلوی

بی پردگی محشر رسوایی خویشم از غالب دهلوی غزل 253

غزل 253 ام از 446 غزلیات

بی پردگی محشر رسوایی خویشم

1 بی پردگی محشر رسوایی خویشم در پرده یک خلق تماشایی خویشم

2 نقش به ضمیر آمده نقش طرازم حاشا که بود دعوی پیدایی خویشم

3 نی جلوه نازی نه تف برق عتابی او فارغ و من داغ شکیبایی خویشم

4 در کشمکش گریه ز هم ریخت وجودم هر قطره فرو خوانده به همتایی خویشم

5 ذوق لب نوشین که آمیخته با جان کاین مایه در انداز جگرخایی خویشم؟

6 آسودگی از خس که به تابی ز میان رفت چون شمع در آتش ز توانایی خویشم

7 تاری شده از ضعف سراپایم و اکنون از گریه به بند گهرآمایی خویشم

8 با بوی تو جولان سبک خیزی شوقم در کوی تو مهمان گران پایی خویشم

9 عرض هنرم زرد کند روی حریفان مهتاب کف دست تماشایی خویشم

10 غالب ز جفای نفس گرم چه نالی؟ پندار که شمع شب تنهایی خویشم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم

شاعر شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم چه کسی است ؟

شاعر شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم غالب دهلوی می باشد.

شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم چیست ؟

قالب شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم غزل است

مضمون اصلی شعر بی پردگی محشر رسوایی خویشم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر