میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

میرزاده عشقی
میرزاده عشقی

من چو یک غنچه بشکفته از میرزاده عشقی قصیده 20

قصیده 20 ام از 117 غزلیات و قصاید

من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم

1 من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم گر چو گل باشم، در چشم خسان خاشاکم

2 داده فتوای به ناپاکی من مفتی شهر کز چه بر ساحت پاکیزه دین هتاکم

3 شکر یزدان که خود این عیب نکردند مرا که بر دیده ناپاک کسان ناپاکم

4 گر در آئینه ناپاک ببینی، رخ پاک نقص رخ نیست، چنین حکم کند ادراکم

5 باری آرای حکیمانه خود را همه گاه فاش می گویم و یک ذره نباشد باکم

6 منکرم من که جهانی به جز این بازآید چه کنم درک نموده است چنین ادراکم

7 قصه آدم و حوای، دروغ است، دروغ نسل میمونم و افسانه بود از خاکم

8 کاش همچون پدران لخت به جنگل بودم که نه خود غصه مسکن بد و نی پوشاکم

9 من همان دانه بی قیمت و قدرم که روم در دل خاک درون، تا که بر آید تاکم

10 دلبرا هیچ کس از پاکی من نشناسد توشناسی که بر عشق تو چون بی باکم

11 آتش مهر تو بگداخته قلبم زآن روی تا که مهرت بنشیند، به دل چون لاکم

12 نقش مهر تو چه لازم، که به قلبم باشد از ازل مهر تو کنده است به دل حکاکم

13 نه گمان دار پس از مردنم از من برهی باد هر روزه فشاند به قدومت خاکم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم

شاعر شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم چه کسی است ؟

شاعر شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم میرزاده عشقی می باشد.

شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم چیست ؟

قالب شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم قصیده است

مضمون اصلی شعر من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر