- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حرفی از شعله خویت به زبان می آرم شمع را همچو نی امشب به فغان می آرم
2 غیرتم بین که ز تأثیر محبت هر دم تا نبردم دلت از دیده نهان می آرم
3 گریه گرم و رخ زرد نظر کن که چو شمع چمن شعله به گلگشت خزان می آرم
4 فهم آن بیهده گویی نکنم هرگز اسیر اینقدر هست که حرفی به زبان می آرم