- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم چنان که باد به هر سو دود چنان بدوم
2 ز بس ز شوق تو شوریده ام نمی دانم که بر زمین بدوم یا بر آسمان بدوم
3 ز جهل ره بر پیران نکته یابم نیست به لهو در صف طفلان خرده دان بدوم
4 کس از قبیله ما رند و عشقباز نبود نصیب بود که دنبال این و آن بدوم
5 ضرور شد پی روزی شدن چه دانستم کزین کران جهان تا بدان کران بدوم
6 شدم به جهد که آسوده گردم از منزل کجا گمان که به منزل رسم همان بدوم
7 به گرد توسن مردی نمی رسم تا کی به شرق و غرب پذیرای کاروان بدوم
8 نکرد بخت به معموره ای سبکبارم چو ناله چند ز غم توشه بر میان بدوم
9 چنان ربوده «نظیری » جنون عشقم عقل که بر زمین پی ماه و بر آسمان بدوم؟