سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

تا تو به خاطر منی کس نگذشت از سعدی شیرازی غزل 407

غزل 407 ام از 1930 غزلیات

تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم

1 تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم

2 من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی داروی دوستی بود هر چه بروید از گلم

3 میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم

4 حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو با همه سعی اگر به خود ره ندهی چه حاصلم

5 باد به دست آرزو در طلب هوای دل گر نکند معاونت دور زمان مقبلم

6 لایق بندگی نیم بی هنری و قیمتی ور تو قبول می‌کنی با همه نقص فاضلم

7 مثل تو را به خون من ور بکشی به باطلم کس نکند مطالبت زان که غلام قاتلم

8 کشتی من که در میان آب گرفت و غرق شد گر بود استخوان برد باد صبا به ساحلم

9 سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی می‌نرود صنوبری بیخ گرفته در دلم

10 فکرت من کجا رسد در طلب وصال تو این همه یاد می‌رود وز تو هنوز غافلم

11 لشکر عشق سعدیا غارت عقل می‌کند تا تو دگر به خویشتن ظن نبری که عاقلم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم

شاعر شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم چه کسی است ؟

شاعر شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم سعدی شیرازی می باشد.

شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم چیست ؟

قالب شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم غزل است

مضمون اصلی شعر تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر