هرگز به وصلت ای گل از بابافغانی شیرازی غزل 391

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم

1 هرگز به وصلت ای گل رعنا نمی رسم جایی رسیده یی که من آنجا نمی رسم

2 خارم که دورم از شرف دستبوس گل گردم که سالها به ته پا نمی رسم

3 بی آبیم بکشت و کسی خضر ره نشد جان دادم و بجای مسیحا نمی رسم

4 با هر که دم زدم جگرم پاره می کند هرگز بهمدمی من شیدا نمی رسم

5 صد نخل آرزو ز دلم سر زند و لیک هرگز بمنتهای تمنا نمی رسم

6 بهر تو داغ داغم و مرهم نمی نهی درد تو دارم و به مداوا نمی رسم

7 همچون فغانیم نفسی مانده است و بس دریاب امشبم که به فردا نمی رسم

عکس نوشته
کامنت
comment